آواکتاب



به نام خدا 

 

روزی رنی جوان در حال قدم زدن بود . همان طور که قدم میزد ناگهان عقربی را دید که در آب افتاده و دست و پا میزد . تصممیم گرفت عقرب را نجات دهد . دست خود را دراز کرد ولی عقبرب او را نیش زد . زن دوباره تلاش کرد تا عقرب را از آب بیرون بکشد ولی دوباره او را نیش زد .

 

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

seo/ تبليغات گوگل مشاوره کنکور (گروه مشاوره ای_آموزشی هکتو) Phil شبنم بهاری برق و الکترونيک پایگاه تحلیلی خبرداری طراحی سایت و سئو سایت نفیس24 فروشگاه اینترنتی لوازم خانگی و کالای دیجیتال دلتنگی های بانو سپیده دم